اعتماد به نفس و عزت نفس در کودکان

Share on whatsapp
Share on twitter
Share on linkedin
Share on telegram
Share on email
Share on print

آنچه باعث گردهمایی و اتحاد انسان ها می شود نیازشان است، در واقع این نیاز انسان ها است که باعث می شود باهم یکی شوند، تشکیل گروه و تیم بدهند،  با هدف قدم بردارند و با همدیگر در تعامل باشند.  خانواده نیز متشکل از یکی از این نیازهاست. اگر نگاهی به خانواده در طول تاریخ گذشته داشته باشیم می بینیم که همیشه در حال تکامل بوده است تا اینکه به شکل خانواده امروزی که می بینیم در آمده است. یکی از  تقسیم بندی هایی که در مورد خانواده وجود دارد خانواده هسته ای است، خانواده هسته ای به خانواده ای اطلاق می شود که کسی حق دخالت، مداخله و نظر دادن ندارد و دوم خانواده گسترده است. همانطور که می دانید خانواده زیربنا و هسته مرکزی جامعه را تشکیل می دهد و جایی است که انسان در آن رشد پیدا می کند، و اگر خانواده ها شرایط لازم برای رشد کودک را در نظر بگیرند انسان ها می توانند پیشرفت های زیادی را در زندگی داشته باشند.

همانطور که می دانید عزت نفس و اعتماد به نفس دو فاکتور بسیار مهم برای موفقیت در زندگی هستند که پایه های آن در خانواده شکل می گیرد و اگر کودکی با عزت نفس و اعتماد به نفس بالا رشد کند این کودک در آینده هم زندگی خوبی خواهد داشت. اما متاسفانه بسیاری از خانواده ها شرایط بازم برای رشد کودک را فراهم نمی کنند که ممکن است ناشی از عدم آگاهی، اختلافات موجود در خانواده، شرایط اقتصادی ، تحصیلات، فرهنگ خانواده و … باشد و پروسه رشد و تکامل به خوبی انجام نمی گیرد و کودکان در آینده دچار معضلات بسیاری می شوند.

پس اولین وظیفه والدین این است که بتوانند محیطی امن، فضایی آکنده از عشق و محبت، دوستی، همدلی، مهربانی، صمیمیت و یکی بودن را برای فرزندان ایجاد کنند تا کودکان در این فضا بتوانند به راحتی صحبت کنند و تنبیه نشوند و شرایط برای رشد روانی کودک آماده شود. وقتی این شرایط فراهم شود کودکان عزت نفس و اعتماد به نفسشان بالا می رود که همان زیر بنای رشد روانی کودکان خواهد بود. این دو فاکتور در زندگی انسان ها بسیار مهم هستند و اگر یکی از این ها نداشته باشیم برای موفقیت و سلامتی روانی دچار مشکل خواهیم شد. و کودکانی که عزت نفس و اعتماد به نفس پایین دارند این دو فاکتور را در آینده نیز به کودکان و خانواده خود انتقال می دهند.

خانواده ایده آل خانواده ای است که اعضای خانواده بتوانند به راحتی حرفشان را بزنند و مورد تنبیه قرار نگیرند، هرکسی بتواند نظر و ایده خودش را بیان کند و دیگران به او احترام بگذارند، همه اعضای خانواده باید یک هدف مشترک را دنبال کنند، با یکدیگر همدل و همسو باشند و همدیگر را حمایت کنند و هرکسی از اعضای خانواده اجازه بیان آزادانه افکار و نظراتش را داشته باشد و ترس و واهمه ای وجود نداشته باشد.

دیده می شود که بعضی از بچه ها و حتی پدران و مادران به خاطر ترسی که در خانواده بین اعضا وجود دارد نظرات خود و عقایدشان را در مورد موضوع های مختلف بیان نمی کنند و به خاطر ترس حاکم سعی می کنند خودشان را با دیگران همسو کنند و در واقع نظراتی را بگویند که بر خلاف میلشان هست، ممکن است به خاطر رضایت پدر یا مادر موضوعی را تایید کنند اما در درونشان مخالف این تایید باشند و به ظاهر سعی کنند موافقت نمایند، پشت این ها ترسی وجود دارد که باعث می شود عزت نفس بچه ها پایین بیاید.

از دیگر وظایفی که خانواده ها دارند این است که اجازه دهند کودکانشان رشد فیزیکی، روانی و حتی مذهبی داشته باشند که متاسفانه اگر در هر یک از این فاکتورها خللی ایجاد شود و کودکان نتوانند به صورت ایده آل به آن ها برسند، مانعی در رشد فیزیکی، روانی و یا مذهبی آن ها ایجاد می شود و کودکان تمام عمرشان از این مساله زجر خواهند کشید و آسیب های ناشی از این مساله را تا آخر عمرشان به همراه خواهند داشت. روابط خانواده بین اعضای خانواده باید بر پایه عشق، محبت، همدلی و همسویی باشد. اگر عشق و محبت وجود نداشته باشد و درمقابل جنگ، ستیز، دورویی ، دورنگی و ترس وجود داشته باشد متاسفانه باعث آسیب های جبران ناپذیری خواهد شد.

دیده شده است که حتی بعضی از خانواده ها کودکان خود را تنبیه بدنی می کنند که بسیار بسیار زننده و کاری غیر اخلاقی و غیر انسانی است و اثرات بسیار بدی را بر روی کودکان خواهند داشت.

از دیگر وظایف خانواده این است که کودکانی سالم تحویل جامع دهند، مشکلات کودک را حل نمایند، شاید آن پدر و مادر هم در دوران کودکی خود مورد تنبیه قرار گرفته باشند و خود نیز قربانی این موضوع باشند ولی این دلیل نمی شود که کودکان خود را مورد آزار و اذیت و تنبیه بدنی قرار دهند. تمام سعی و تلاش پدر و مادر ها باید بر این باشد که در کنار کودکان خود باشند، نیازهای جسمی و روانی آن ها را برطرف نمایند و در مسیر رشد، تکامل و موفقیت به آن ها کمک نمایند و در کنار کودکان خود قرار گیرند. تنها  برآورده کردن نیاز های مالی کودک کافی نیست، شما باید در طول روز زمان مشخصی را برای کودکتان و خانواده تان در نظر بگیرید و در کنار آن ها باشید، با آن ها به گردش بروید، خرید کنید، ورزش کنید و …  تا کودکتان با شما احساس صمیمیت نماید و بدانند زمانی که مشکلی دارند شما در کنارشان هستید و بدانید نیازهای روانی کودک از هر نیازی مهم تر است به این خاطر که اگر کودکان از لحاظ روانی به خوبی رشد کنند در آینده می توانند مشکلات اقتصادی خود را حل نمایند ولی اگر با مشکلات روحی و روانی بزرگ شوند در آینده مشکلات اقتصادی هم خواهند داشت.

در آخر به شما توصیه میکنم به کودکانتان هدف گذاری را آموزش دهید تا در زندگی انگیزه داشته باشند و مهم تر از همه فضایی سرشار از عشق و همدلی ایجاد کنید تا کودکتان بتواند حرف دلش را بزند و هیچگونه ترس و واهمه ای در خانواده وجود نداشته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *